احساسات سطحی احساساتی هستند که شما و شریک زندگیتان می توانید ببینید: ما می توانیم ببینیم که شریک زندگی ما عصبانی، ناامید، گوشه گیر، منتقد و سرزنش کننده است. برای ارتباط با بهترین کلینیک روانشناسی در تهران اینجا کلیک کنید

با این حال، احساسات عمیق‌تر، احساسات مهمی را نشان می‌دهند که در حال «فشار دادن» یا تولید احساسات سطحی هستند. و زمانی که سعی می کنیم واقعاً یکدیگر را درک کنیم، عمیق تر آن چیزی است که اهمیت دارد، به ویژه هنگامی که یکی از شرکا ناراحت است. احساسات عمیق‌تر از معنای چیزها برای ما ناشی می‌شوند.

احساسات عمیق تر قانع کننده و قدرتمند هستند: غم و اندوه از اینکه رابطه ضعیف پیش می رود. ترس از اینکه رابطه ناپایدار و ناامن است. از مواقعی که احساس مهم بودن نمی‌کردید یا شریک زندگی‌تان از نظر عاطفی در دسترس نبوده یا در مواقعی که نیاز به مراقبت داشتید، آسیب دیده‌اید. غم و اندوه به دلیل ارتباط محبت آمیز که از دست رفته است.

با این حال، چرا زمانی که زوجین با هم بحث می کنند، فقط احساسات سطحی بیان می شود؟

مغز عاشق شما: وقتی ناراحتیم

هنگامی که ما ناراحت هستیم، مرکز عاطفی مغز ما (آمیگدال) فعال می شود. زمانی که ناراحت هستیم مغز ما در حالت آماده باش بالا قرار می گیرد. ما به طور طبیعی نسبت به دنیای بیرون حساس هستیم - و نسبت به خلق و خوی شریکمان بسیار حساس هستیم.

وقتی عاشق می شویم یک پیوند عاطفی قوی ایجاد می کنیم. ما عمیقاً با آن شخص خاص مرتبط هستیم. وقتی این پیوند به هر طریقی احساس خطر می کند، مغز عاطفی ما تقریباً فوراً واکنش نشان می دهد. پاسخ‌های «جنگ»، «فرار» یا «انجماد» به منصه ظهور می‌رسند. شریک ما خشم، ناامیدی، سکوت یا حملات کلامی ما را می بیند.

اینجاست که آسیب های زیادی به روابط وارد می شود: چیزهای آزاردهنده گفته می شود، انتقاد می تواند تحقیرکننده باشد. آتش مغز عاطفی می تواند یک زخم عاطفی به شریک زندگی وارد کند. این اظهارات پس از آن می تواند در افکار و ترس های شریک زندگی تعبیه شود و رها کردن آنها دشوار است.

در اینجاست که ارتباط عاطفی برای زوج‌ها اغلب در الگوی مشاجره قرار می‌گیرد: یکی ممکن است عصبانی باشد و دیگری را برای صحبت فشار دهد. ممکن است دیگری بخواهد بحث را تعطیل کند زیرا اختلافات دردناک هستند و هرگز به حل و فصل منتهی نمی شوند. یا در الگوی دیگری، هر دو طرف ممکن است حالت تدافعی به خود بگیرند - مکرراً بیان کنند که چرا موقعیت آنها "درست" است و شریک "نادرست" است.

این الگوها که ما آنها را «چرخه‌های منفی» می‌نامیم، می‌توانند در طول زمان آسیب زیادی به امنیت رابطه وارد کنند. زوج‌ها متوجه می‌شوند که روی پوسته تخم‌مرغ راه می‌روند، از ترس هر گونه ناراحتی دیگری. کمتر صحبت می شود، پرهیزهای زیادی وجود دارد - همه اینها در حالی که احساسات آسیب دیده همچنان ادامه دارد.