خرید بک لینک معتبر - سئو - بک لینک -
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت enfejar
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
sibbet90
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
مشاوره و روانشناسی کودک و بزرگسال

7 ویژگی یک روانشناس

کار روانشناس می‌تواند استرس‌زا، طاقت‌فرسا باشد و همیشه به اندازه‌ی موفقیت‌آمیز نیست. این متخصص با قرار گرفتن در تماس با افرادی که اغلب در مدیریت احساسات خود مشکل دارند و یا درگیری‌های جدی را تجربه می‌کنند، نیاز به آمادگی ویژه دارد و نه تنها در زمینه تکنیک‌های تشخیص و درمان، بلکه برای مدیریت هیجان‌ها، ناامیدی‌ها و تکانه‌ها.

به همین دلیل ویژگی‌های روان‌شناس مورد تأکید قرار می‌گیرد و معمولاً آزمون‌های نگرش قبل از ورود به حرفه، آزمایش‌های متعددی برای ارزیابی پتانسیلی که متقاضی از نظر روابط انسانی و خودکنترلی دارد، انجام می‌شود. برای ارتباط با دکتر روانشناس خوب در تهران اینجا کلیک کنید.

مهمترین ویژگی های یک روانشناس چیست؟

1. خودکنترلی عاطفی. احتمالاً این مهمترین ویژگی است، حداقل از نظر تعادل روانی حرفه ای این ویژگی به او اجازه می دهد تا احساسات خود را قاطعانه و مستقل با آنچه برای بیمار اتفاق می افتد تنظیم کند. البته خودکنترلی عاطفی به این معنا نیست که برخی از رویدادها روی روانشناس تاثیری نداشته باشد، زیرا در نهایت او فردی با احساسات و گذشته است، بلکه به او اجازه می دهد تا احساسات خود را در مواجهه با فرد تنظیم کند، زیرا به او پاسخ نمی دهد. با یک انفجار در سوگواری و عصبانی شدن. خودکنترلی عاطفی همچنین باعث ایجاد اعتماد به نفس در بیمار می شود و درمانگر به عنوان فردی با ثبات برای تکیه کردن در نظر گرفته می شود.

2. همدلی.روانشناس نه تنها باید نسبت به فرد مقابل خود احساس همدردی کند، بلکه باید یک قدم فراتر برود و خود را به جای بیمار بگذارد تا احساسش را بکند و به آنچه فکر می کند فکر کند. فقط از این طریق می تواند واقعاً به دیگری کمک کند. شخص، زیرا این نگرش به او اجازه می دهد تا بزرگی مشکلی را که بیمار تجربه می کند درک کند. در واقع، چندین مطالعه آزمایشگاهی توانسته‌اند درک کنند که مغز افرادی که بسیار همدل هستند، واکنش مشابهی با آنهایی که این مشکل را دست اول تجربه می‌کنند، نشان می‌دهد. مثل این است که هنگام خواندن یک کتاب در پوست شخصیت قرار می گیرید و همان ناامیدی، درد یا اندوه را احساس می کنید. اگر روانشناس نتواند همدلی کند، احتمالاً مشکل یا دلیل بیمار را به حداقل می رساند و در نهایت از تکنیک های درمانی نامناسب استفاده می کند.

3. ذهن باز . مردم به روانشناس اعتماد می کنند، به طوری که اغلب حقایقی را به او می گویند که خلاف سیستم اعتقادات و ارزش های حرفه ای است. در چنین مواردی، روان‌شناس باید از گشودگی ذهنی کافی برخوردار باشد تا بفهمد چرا فرد به شیوه‌ای خاص رفتار می‌کند و به اندازه کافی مدارا می‌کند که چنین رفتاری را بپذیرد. زمانی که روانشناس نتواند فرد مقابل خود را بپذیرد، علائم طرد خارج از کلامی ارسال می کند و در نهایت توسط بیمار تشخیص داده می شود که احساس راحتی نمی کند و احتمالا درمان را رها می کند.

4. درون نگری. این یکی از ویژگی های کمتر مورد توجه یک روانشناس است اما یکی از مهم ترین آنهاست. روانشناس از طریق فرآیند درون نگری نه تنها حالت های عاطفی خود را برای درک انگیزه ها و خواسته های خود متعادل می کند، بلکه حتی به دنیای روان نیز نزدیکتر می شود. درون نگری، تنها ماندن با خود، سنگ بنای رشد شخصی است، اما همچنین کلیدی برای کشف نحوه عملکرد ذهن است.

5. صبر. روان درمانی اغلب یک فرآیند طولانی است که در آن معکوس ها رخ می دهد. برخلاف تصور بسیاری، عقب‌نشینی‌های بیماران بر روان‌شناس نیز تأثیر می‌گذارد، زیرا این بخش از فرآیند نیز او را به زیر سؤال بردن روش یا حتی توانایی‌اش برای کنار آمدن با پرونده سوق می‌دهد. به همین دلیل و از آنجایی که مقابله با برخی از رفتارهایی که می تواند بر هر کسی تأثیر بگذارد همیشه آسان نیست، صبر یک ویژگی ضروری است که هر روانشناس باید داشته باشد.

6. صداقت. روانشناس باید اعتماد به نفس را القا کند تا مردم از گفتن مشکلاتی که احتمالاً جرأت نکرده اند برای کسی آشکار کنند، احساس راحتی کنند. این حس اعتماد را می توان از جزئیات کوچک شروع کرد، مانند حرکات بدن درمانگر تا دکور اتاق، اما اساس آن در سیستم ارزشی روانشناس قرار دارد. وقتی فردی احساس می کند که حرفه ای اعتماد به نفس دارد، خودش را به خوبی می شناسد، اهداف روشنی دارد و با آنچه فکر می کند سازگار است، آن شخص متکی می شود و خودش را به روی آن روانشناس باز می کند.

7. مهارت های ارتباطی. کلمه ابزار اولیه کار روانشناختی است، اما مهارت های ارتباطی به این محدود نمی شود. روانشناس قبل از هر چیز باید شنونده خوبی باشد، باید مراقب زبان بدن بیمار باشد تا بتواند آن را رمزگشایی کند و ایمان و آرامش را از طریق حرکات خود منتقل کند

روانپزشکی چیست؟


روانپزشکی شاخه ای از پزشکی است که بر تشخیص، درمان و پیشگیری از اختلالات روانی، عاطفی و رفتاری تمرکز دارد.

روانپزشک یک پزشک (پزشک یا DO) است که در زمینه سلامت روان، از جمله اختلالات مصرف مواد، تخصص دارد. روانپزشکان واجد شرایط ارزیابی هر دو جنبه روحی و جسمی مشکلات روانی هستند.برای ارتباط با روانپزشک خوب در تهران کلیک کنید

مردم به دلایل زیادی به دنبال کمک روانپزشکی هستند. مشکلات می توانند ناگهانی باشند، مانند حمله پانیک، توهمات ترسناک، افکار خودکشی، یا شنیدن «صداها». یا ممکن است طولانی‌مدت‌تر باشند، مانند احساس غم و اندوه، ناامیدی، یا اضطرابی که به نظر می‌رسد هرگز برطرف نمی‌شوند یا مشکلاتی در عملکردشان ایجاد می‌شود، که باعث می‌شود زندگی روزمره دچار تحریف یا خارج از کنترل شود.

تشخیص بیماران

از آنجایی که آنها پزشک هستند، روانپزشکان می توانند طیف کاملی از آزمایش های آزمایشگاهی و روانشناختی پزشکی را سفارش دهند یا انجام دهند که همراه با گفتگو با بیماران، به ارائه تصویری از وضعیت جسمی و روانی بیمار کمک می کند. آموزش و آموزش بالینی آنها آنها را برای درک رابطه پیچیده بین بیماری های عاطفی و سایر بیماری های پزشکی و روابط با ژنتیک و سابقه خانوادگی، ارزیابی داده های پزشکی و روانشناختی، تشخیص و همکاری با بیماران برای توسعه برنامه های درمانی مجهز می کند.

تشخیص های خاص بر اساس معیارهای تعیین شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی APA ( DSM-5 ) است که حاوی توضیحات، علائم و سایر معیارهای تشخیص اختلالات روانی است.

روانپزشکان از چه درمان هایی استفاده می کنند؟

روانپزشکان بسته به نیاز هر بیمار از درمان های مختلفی استفاده می کنند - از جمله اشکال مختلف گفتار درمانی، داروها، مداخلات روانی اجتماعی و سایر درمان ها (مانند درمان تشنج الکتریکی یا ECT).

روان درمانی که گاهی به آن گفتار درمانی نیز گفته می شود، درمانی است که شامل یک رابطه گفتاری بین درمانگر و بیمار است. می توان از آن برای درمان طیف گسترده ای از اختلالات روانی و مشکلات عاطفی استفاده کرد. هدف روان درمانی حذف یا کنترل علائم ناتوان کننده یا آزاردهنده است تا بیمار بتواند عملکرد بهتری داشته باشد. بسته به وسعت مشکل، درمان ممکن است فقط چند جلسه در طول یک یا دو هفته طول بکشد یا ممکن است چندین جلسه در طی چند سال طول بکشد. روان درمانی می تواند به صورت فردی، زوجی، خانوادگی و یا گروهی انجام شود.

انواع مختلفی از روان درمانی وجود دارد. روان‌درمانی‌هایی وجود دارند که به بیماران کمک می‌کنند تا رفتارها یا الگوهای فکری خود را تغییر دهند، روان‌درمانی‌هایی که به بیماران کمک می‌کنند تأثیر روابط و تجربیات گذشته را بر رفتارهای کنونی کشف کنند، و روان‌درمانی‌هایی که برای کمک به حل مشکلات دیگر به روش‌های خاص طراحی شده‌اند. درمان شناختی رفتاری یک درمان هدف گرا با تمرکز بر حل مسئله است. روانکاوی شکل فشرده روان درمانی فردی است که به جلسات مکرر در طول چندین سال نیاز دارد.

بیشتر داروها توسط روانپزشکان به همان روشی که داروها برای درمان فشار خون بالا یا دیابت استفاده می شوند استفاده می شود. پس از تکمیل ارزیابی های کامل، روانپزشکان می توانند داروهایی را برای کمک به درمان اختلالات روانی تجویز کنند. در حالی که مکانیسم دقیق اثر داروهای روانپزشکی به طور کامل شناخته نشده است، آنها ممکن است سیگنال های شیمیایی و ارتباطات درون مغز را تغییر دهند که ممکن است برخی از علائم اختلالات روانپزشکی را کاهش دهد. بیمارانی که تحت درمان دارویی طولانی مدت هستند، باید به طور دوره ای با روانپزشک خود برای نظارت بر اثربخشی دارو و هرگونه عوارض جانبی احتمالی ملاقات کنند.

انواع داروها

  • داروهای ضد افسردگی - برای درمان افسردگی، اختلال هراس، PTSD، اضطراب، اختلال وسواس فکری-اجباری، اختلال شخصیت مرزی و اختلالات خوردن استفاده می شود.
  • داروهای ضد روان پریشی – برای درمان علائم روان پریشی (هذیان و توهم)، اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی استفاده می شود.
  • آرام بخش ها و داروهای ضد اضطراب – برای درمان اضطراب و بی خوابی استفاده می شود.
  • خواب آور - برای القا و حفظ خواب استفاده می شود.
  • تثبیت کننده های خلق - برای درمان اختلال دوقطبی استفاده می شود.
  • محرک - برای درمان ADHD استفاده می شود.

روانپزشکان اغلب داروها را همراه با روان درمانی تجویز می کنند.

روانپزشکی مداخله ای روش هایی را توصیف می کند که در مواقعی که داروها و روان درمانی در بازگرداندن سلامت کامل بیمار بی اثر هستند، استفاده می شود. درمان تشنج الکتریکی (ECT)، یک درمان پزشکی که شامل اعمال جریان الکتریکی به مغز است، اغلب برای درمان افسردگی شدید که به درمان‌های دیگر پاسخ نداده است، استفاده می‌شود. تحریک عمقی مغز (DBS)، تحریک عصب واگ (VNS)، تحریک مغناطیسی ترانس کرانیال (TMS) و درمان کتامین تعدادی از درمان های جدیدتر هستند که برای درمان برخی از اختلالات سلامت روان استفاده می شوند. داروهای روانگردان مانند سیلوسایبین برای پتانسیل درمانی آینده در حال بررسی هستند.

برخی از علل رایج عزت نفس پایین در کودکان چیست؟


موارد مختلفی وجود دارد که می تواند باعث کاهش عزت نفس در کودک شود. اینها شامل احساس عدم حمایت یا انتقاد از سوی افراد مهم زندگی، به ویژه والدینشان است. اگر بچه ها احساس دوست داشتن و ارزشمندی نداشته باشند، ممکن است به خود، توانایی ها و ارزش خود شک کنند.برای ارتباط با بهترین روانشناس کودک در تهران اینجا کلیک کنید

همانطور که کودکان بزرگتر می شوند، به طور طبیعی فشار تحصیلی بیشتری را تجربه می کنند - و ممکن است احساس نکنند که در حال سنجش با همسالان خود هستند، که می تواند باعث کاهش عزت نفس شود. بعلاوه، در حالی که عزت نفس پایین می تواند باعث مشکلاتی مانند اضطراب یا افسردگی شود، عکس آن نیز صادق است: عدم تعادل شیمیایی یا یک وضعیت سلامت زمینه ای می تواند باعث اضطراب و افسردگی شود که در واقع منجر به احساس کم ارزشی برای خود شود.

چگونه می توانم به فرزندم کمک کنم تا عزت نفس خود را بهبود بخشد؟

کارهای زیادی وجود دارد که می توانید برای کمک به فرزندتان برای بهبود عزت نفس خود انجام دهید. می توانید با صحبت با متخصص اطفال خود شروع کنید، که می تواند به شما کمک کند تا بفهمید چه چیزی ممکن است باعث عزت نفس پایین فرزندتان شود.

اگر فرزند شما در مدرسه مشکل دارد یا همیشه احساس ناراحتی می کند، مهم است که از او کمک بگیرید. همچنین کارهایی وجود دارد که می توانید در خانه انجام دهید تا به فرزندتان کمک کنید تا احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد: مطمئن شوید که به او محبت و حمایت می کنید و او را تشویق کنید تا چیزهای جدید و مثبت را امتحان کند.

دادن کارهایی که به فرزندتان انجام دهد به او کمک می کند تا احساس مسئولیت و موفقیت داشته باشد که در نهایت به افزایش عزت نفس او کمک می کند. حتما از آنها تعریف کنید که چه کار خوبی انجام داده اند. اشاره کنید که آنها به طور خاص چه کاری را به خوبی انجام دادند.

کمک به فرزندتان برای ایجاد عزت نفس سالم بخش مهمی از فرزندپروری است و می تواند تفاوت بزرگی در زندگی فرزند شما در دوران کودکی و تا بزرگسالی ایجاد کند.

افکار خودکشی


هیچ چیز برای والدین، فرزندان، همسران و عزیزان ترسناک نیست به اندازه افرادی که به ابراز افکار خودکشی اهمیت می دهند، که توسط متخصصان بهداشت روان به عنوان "افکار خودکشی" یاد می شود. این تصور که این شخصی که ما به او اهمیت می دهیم، مرگ را به زندگی انتخاب می کند، ترسناک است. ما هم در قبال رفاه آن شخص مسئولیم و هم به طرز وحشتناکی درمانده می شویم.

برای ارتباط با روانپزشک خوب در تهران اینجا کلیک کنید


پاسخ به سوال "چرا؟"

برخی از مردم آنقدر در درد و رنج هستند یا در شرایط سختی قرار دارند که احساس می کنند زندگی آنها ارزش زیستن ندارد. افکار خودکشی ممکن است با یک تغییر عمده زندگی، مانند مرگ یکی از عزیزان، از دست دادن شغل، یا پایان یک رابطه ایجاد شود - موقعیت هایی که ممکن است باعث شود افراد احساس غرق شدن، ناامیدی، آسیب دیدگی و درماندگی کنند.

سایر افراد ممکن است در حال تجربه کاهش مداوم در کیفیت زندگی خود باشند و ممکن است خود را سرزنش کنند و فکر کنند که مشکلی با آنها وجود دارد. هرچه بیشتر خودشان را سرزنش کنند، احساس می‌کنند که برای موفقیت، داشتن دوستان یا تفریح ​​کمتر ارزش دارند. آنها آینده را ناامید می دانند. دیگران چنان احساس می‌کنند که در زیر بسیاری از چیزهایی که اشتباه رخ داده است مدفون شده‌اند که احساس می‌کنند در حال غرق شدن هستند.

علائم هشدار دهنده چیست؟

هیچ "فرد معمولی خودکشی" وجود ندارد. با این حال، چندین رفتار وجود دارد که می تواند نشان دهد که یک فرد به طور جدی به خودکشی فکر می کند. این شامل:

  • صحبت از خودکشی و مشغول شدن به مرگ و مردن
  • مشکل در خوردن یا خوابیدن و تغییر محسوس در ظاهر شخصی
  • از دست دادن علاقه به کار، مدرسه یا سرگرمی ها و کناره گیری از فعالیت های اجتماعی، دوستان و خانواده
  • تجربه یا انتظار از دست دادن شخصی قابل توجه (همسر یا دیگران)
  • تغییر شدید در رفتار، اغلب ریسک‌های غیرضروری را انجام می‌دهند که انگار برایشان اهمیتی ندارد که چه اتفاقی افتاده است
  • افزایش مصرف الکل و مواد مخدر
  • نشانه هایی از آماده شدن برای مراسم تشییع جنازه مرگبار یا بخشش اموال گرانبها
  • مهمترین شاخص بیان قصد خودکشی است.

هر ترکیبی از این اقدامات ممکن است به خانواده و دوستان هشدار دهد که یک فرد با زندگی دست و پنجه نرم می کند و به خودکشی به عنوان یک گزینه فکر می کند.

چه می توانم بکنم؟

یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توانید انجام دهید اگر کسی که برایتان مهم است درباره خودکشی صحبت می‌کند این است که آرام بمانید و به حرف‌های آن شخص گوش دهید. به یاد داشته باشید که افرادی که احساس خودکشی می کنند خود را منزوی می کنند، بنابراین دستیابی به آنها حیاتی است. آنها به شما نیاز دارند که آنها را تشویق کنید تا صحبت کنند و سپس به شما نیاز دارند که با دقت گوش دهید. موارد مهم دیگری که باید در نظر داشته باشید عبارتند از:

  • در مورد خودکشی آشکارا و مستقیم صحبت کنید. از کلمات «خودکشی»، «خودکشی» و «مرده» به طور واضح استفاده کنید.
  • قضاوت نکنید و احساسات فرد را بپذیرید، حتی اگر با آنها مخالف باشید. در مورد اینکه چرا باید زنده بمانند یا اینکه خودکشی درست است یا غلط وارد بحثی نشوید. مشاجرات شما کمکی نخواهد کرد و ممکن است فرد خودکشی شما را از بین ببرد.
  • علاقه و حمایت خود را نشان دهید. اجازه ندهید شخص شما را به رازداری سوگند دهد. این بی انصافی است که از شما بخواهند این کار را انجام دهید.
  • همانطور که شخصی به شما می گوید که به خودکشی فکر می کند، به افرادی فکر کنید که می توانید از آنها کمک بخواهید. شما در ابتدا می توانید کارهای زیادی برای کمک به فرد انجام دهید، اما این وضعیت خطرناک تر از آن است که به تنهایی از عهده آن برآیید. بهترین منبع کمک شما در نهایت یک متخصص سلامت روان خواهد بود، به احتمال زیاد یک درمانگر، که دانش و آموزش لازم را دارد تا به فرد خودکشی کمک کند.